مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20365 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

تبديل سيئه به حسنه در آيهء () چگونه قابل توجيه است ؟ آيا بر اساس اين آيه گناهكاران تشويق به گناه نمي شوند و به آنان نتيجه نمي دهد, مثلا,(پـاورقي 1.فرقان (25 آيهء 70

شخصي كه انواع گناهان را انجام مي دهد و بعد توبه مي كند, تمامي گناهان تبديل به حسنات مي شود; پس شراب خوار و زناكار... بعد از توبه داراي ثواب بيشتري خواهند شد؟!

آيهء شريفهء به دنبالهء آياتي است كه مؤمنان و مردم را تشويق مي كند كه به گناه آلوده نشوند. ابتدا از آنان به (بندگان خاص خدا) تعبير كرده و بعد صفات پسنديده از قبيل تواضع و عبادت و ترس از جهنم و انفاق بدون اسراف و دارا بودن زندگي متعادل را, ازبرجستگي هاي آنان مي داند, سپس مي فرمايد: .

با اين توضيح يك احتمال اين است كه اين آيهء

بنا بر اين توجيه , آيه نمي خواهد بيان كند كه تمامي گناهان از قبيل زنا, شرابخواري و... پس از توبه , همه تبديل به كارهايخوب و ارزشمند مي شود تا كسي بگويد پس آنان كه گناه كرده اند, هم به لذائذ دست يافته اند و هم حسنه دارند! اينان حتي از انسان هاي با تقوا و پرهيزكار كه دست به گناه نزدند و خود را به آن آلوده نكردند, وضعشان بهتر شد, بلكه اين آيه فقط در صدد بيان ارزش توبه وسفارش به توبه است . با اين توجبه , در معناي تبديل , مجازيت لازم مي آيد.

در توجيه اين آيه چند تفسير است كه همه مي تواند قابل قبول باشد:

1 هنگامي كه انسان توبه مي كند و ايمان به خدا مي آورد, دگرگوني عميقي در سراسر وجودش پيدا مي شود. به خاطر تحوّل و انقلاب دروني , سيئاتِ اعمالش در آينده () تبديل به حسنات (پـاورقي 1.توجه به اين كلمه (اعمالش در آينده ) لازم است . بنابراين اعمال فاسد گذشته فقط بخشيده مي شود و تبديل به حسنات نمي شود.

مي شود. اگر در گذشته مرتكب قتل نفس شده , در آينده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاي آن مي گذارد و اگر زناكار بود, بعداً عفيف و پاكدامن مي شود. اين توفيق الهي را در سايهء ايمان وتوبه پيدا مي كند.

2 خداوند به لطف و كرمش بعد از توبه كردن , سيئات اعمال او را محو مي كند و به جاي آن حسنات مي نشاند. به جاي سيئات حسنات مي نشاند, نه مانند حسناتي كه افراد متّقي از ابتدا انجام داده اند.

مثلاً اگر فرد با تقوايي دنبال فساد و تباهي نرفته و كارهاي خوبي انجام داده و ثواب كارهاي خوب او نود ثواب داشته باشد, در مقايسه با فرد تبهكاري كه فساد كرده و بعد توبه نموده و عمل صالح انجام داده است , ثواب و حسنهء كمي به او مي دهند, كه با حسنات فرد با تقوا فرسنگ ها فاصله دارد:

است كه فاسق و گناهكار است ؟! هرگز چنين نيست !>.

3 منظور از سيئات , نفس اعمالي كه انسان انجام مي دهد نيست , بلكه آثار سوئي است كه از آن بر روح و جان انسان مي نشيند. هنگامي كه توبه كند و ايمان آورد, آثار سوء, از روح و جانش برچيده مي شود و تبديل به آثار خير مي گردد, و اين است معني تبديل سيّئات به حسنات .

علامهء طباطبايي (ره ) در توجيه قول سوم فرمود: بايد ببينيم گناه چيست ؟ آيا جُرم و عمل ناشايست گناه است يا آن كه مخالفتي كه در انسان اثر بد مي گذارد, گناه است ؟ مثلاً عمل زنا و نكاح ازنظر شكل با هم فرقي ندارد; چرا زنا حرام و گناه است , ولي نكاح ثواب دارد؟ اگر دقت كنيم , خواهيم ديد تفاوت اين دو در موافقت و مخالفت خدا است .

مخالفت و موافقتي كه در انسان اثر گذاشته و نامه اش نوشته مي شود. اگر فرض كنيم فردي كه دنبال فساد بوده , از راه توبه و ايمان و عمل صالح مبدّل به فردي پاك و پاكيزه شد, لازمهء تبدّل اين است كهآثاري كه در سابق داشت و ما نام گناه بر آن نهاده بوديم , با مغفرت و رحمت خدا مبدّل به آثاري شود كه با نفس پاكيزه و طاهر مناسب باشد, به اين طريق كه عنوان گناه از آن برداشته شده وعنوان حسنه و ثواب به خود بگيرد.()

(پـاورقي 3.الميزان , ج 15 ص 351

به تعبير ديگر پاكيزگي و طهارتي كه در اثر توبه به وجود آمده , باعث تبدّل سيئات مي شود.()

(پـاورقي 4.با استفاده از تفسيرهاي , نمونه , الميزان , فخر رازي , بيضاوي , المراغي , التفسير الواضح و الدر المنثور.

آيه در صدد بيان ارزش توبه است و تشويق بر آن مي كند و حتي براي آن مايه مي گذارد و سيئات شخص را بعد از عفو و بخشش تا حدي جبران مي كند, مانند اين كه پدري به فرزندش كه معتادشده و روزگارش تباه مي شود, مي گويد: فرزندم ! تو دست از اين كار بردار, من كمبودهايي كه تا حالا داشته اي , جبران مي كنم .

يا بايد تفسير دوم را بپذيريم كه خداوند به لطف و كرمش , سيئات را بعد از توبهء واقعي محو مي كند و به جاي آن حسنات مي نشاند, اما نه اين كه حسناتي به او بدهد كه با انسان پاك و با تقوا كه ازابتدا دنبال كارهاي خوب بوده است , مساوي باشد.

توبه كردن بعد از انجام مفاسد فراوان يا بعد از انجام گناهي مانند قتل عمديِ مؤمن , كار ساده اي نيست .

مفاسدي كه جنابعالي در نامه تان از آن ها نام برده ايد (500مرتبه لواط يا شرابخواري ...) توبه از آن ها محتاج گريه و انابهء فراوان است . امام اميرالمؤمنين 7در نهج البلاغه دربارهء توبهء واقعي مي فرمايد:



1 پشيماني از گذشته ;

2 تصميم بر ترك هميشگي در آينده ;

3 حقوقي را كه از مردم ضايع كرده اي , به آن ها بازگرداني , به طوري كه هنگام ملاقات پروردگار, حقي بر تو نباشد;

4 هر واجبي از تو فوت شده , حق آن را به جا آوري (قضا كني );

5 گوشت هايي كه در اثر حرامخواري بر اندامت روييده , با اندوه بر گناه آب كني تا چيزي از آن باقي نماند و گوشت تازه به جاي آن برويد;

6 به همان اندازه كه شيريني معصيت و گناه را چشيدي , زحمت طاعت را بچشي . پس از انجام اين مراحل مي گويي أستغفرالله >.()

(پـاورقي 1.نهج البلاغه كلمات قصار, شماره 417

جواني به نام معاذبن جبل به خاطر كفن دزدي و زنا با يك دختر مرده , براي توبه و انابه سر به كوه هاي اطراف مدينه گذاشت و دست هاي خود را به گردنش بست و در ناله هايش مي گفت : خدايا!بندهء ذليل توام ! گناهكارم ! نزد پيغمبرت رفتم , مرا ردّ كرد. تو را به بزرگيت قسم مي دهم , مرا ردّ نكن ! تا چهل شبانه روز گريان بود. پس از چهل روز, آياتي نازل شد و توبه اش قبول شد:

مي آمرزد>.()

(پـاورقي 3.عبدالحسين دستغيب , گناهان كبيره , ج 2 ص 422 با تلخيص .

بنابراين توبه كردن كارساده اي نيست كه انسان هر چه خواست گناه بكند, بعد بتواند به راحتي توبه نمايد! كساني كه گناهان زياد دارند و يا با توجه و عمداً گناه مي كنند, توبهء آن ها به زودي پذيرفته نمي شود, مانند كسي در باتلاقي فرو مي رود, كه فروتر برود, توفيق نجات كم تر مي شود.

توجيه و تفسير چهارمي نيز دربارهء تبديل سيئات به حسنات قابل ملاحظه است كه به قرينهء بگوييم : بعد از توبه , عمل صالح و خوبي را اضافه بر تكاليف عادي انجام دهدكه جبران آن چه را فوت شده بكند. چون هر كس گرفتار گناه و آلودگي شده باشد, ايمان واقعي او از دست رفته و فقط ايمان ظاهري برايش باقي مانده است . حال پس از توبه با تمام شرايطش وتجديد و تعميق ايمان و انجام دادن عمل صالحي كه فوق العاده باشد و بتواند آن مفاسد را جبران نمايد, سيل ايمان و عمل صالح , اثرات گناه را از نامهء عمل و از صحيفهء جان شستشو داده و حسنات را جياگزين مي سازد و فضاي تاريك را به نور مبدل مي كند, نه اين كه سيئات با حفظ سيئات , تبديل به حسنات شود, چون گناه , ظلمت است , ولي وقتي نورِ ايمان و عمل صالح آمد, تاريكي هاي قبلي زدوده و تبديل به نور مي شود.

]منظور دل نيست جاي صحبت اغيار ديو چو بيرون رود, فرشته درآيد

]مانند نوار قرآني كه بر روي نوار ترانه و فسق و فجور ضبط شود. در ضمن اين كه ترانه و آهنگ فاسد را پاك مي كند, صورت دلنشين قرآن را جايگزين مي كند. بنابراين به بركت توبهء واقعي وايمان راسخ و به واسطهء عمل صالحي كه ويژگي خاصي داشته باشد, گناهان تبديل به حسنات مي شود. پس به صرف توبه , سيئات به حسنات تبديل نمي شود, بلكه عمل صالح ويژه و فوق تكليف ,سيئات را به حسنات تبديل مي كند, مثلاً آن به دنبال فسق و فجور و گناه بود, توبه كرد و آدم خوبي شد. حالا براي جبران مافات , بيمارستان مي سازد, خانوادهء يتيمي را سرپرستي مي كند; مدرسه اي مي سازد و بيچاره اي را به نوايي مي رساند.

اين اعمال صالح باعث مي شود صفحهء سيئات كه با آب توبهء واقعي شست و شو داده شده است , مزيّن به حسنات شود. اينجا تبديل سيئات به حسنات معنا پيدا مي كند.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.